حيطه مهارتهاي ارتباطي (نگرشي)

معني لغوي نگرش عبارت است از « رفتاري که بيان کننده احساس يا اعتقادات است تمايل هميشگي به کنش يکسان مثبت يا منفي در مقابل با يک فرد ، يک گروه ، يک منش ، يک موقعيت و يا يک ارزش

اولين سطح ،دريافت يا توجه است که شامل حساسيت بوجود برخي از پديده ها و يا محرکها و يا آگاهيهايي مي شود که تقريباً يک رفتار شناختي به حساب مي آيد اين سطح همچنين شامل تمايل به دريافت نيز مي شود .

دومين سطحدرگيري است در اين سطح دانشجو به حدي به موضوع ، پديده يا فعاليت مورد نظرعلاقمند مي شود که بدنبال آن مي رود و از کارکردن با آن يا مشغول بودن به آن احساس رضايت مي کند .

سومين سطحارزش گذاري است . در اين سطح رفتار ها به صورت ثابت در مي آيد و دانشجو نه تنها ارزش موضوع با نظريه را قبول مي کند بلکه نسبت به آن متعهد و معتقد نيز مي شود .

چهارمين سطحسازماندهي است در اين سطح دانشجو با استفاده از ارزش گذاري در زمينه هاي گوناگون و تنظيم آنها به يک نظام ارزشي مخصوص دست مي يابد که رفتارهاي او را راهنمايي مي کند .

پنجمين سطحعبارت از اين است که يک ارزش با مجموعه اي ارزشها به صورت صفت مميز فرد دربيايد در اين سطح از فراگيري ، ارزشهاي مورد قبول فرد در يک سلسله مراتب معين قرار گرفته و به صورت يک نظام ثابت در فرد موجوديت پيدا مي کند .

حيطه مهارتهاي عملي

مقصود از اين حيطه عملياتي است که به طور روزمره بوسيله نيروي انساني بهداشتي انجام مي گيرد .

سطح اولتقليد است . هنگامي که يادگيرنده در مقابل يک عمل قابل مشاهده قرار بگيرد با استفاده از دستگاه عضلاني و تحت تاثير انگيزه ، اقدام به تقليد آن مي کند .

سطح دومتدبير است . در اين مرحله يادگيرنده مي تواند بدون مشاهده براساس دستورات دريافتي عملي را انجام دهد . در اين هنگام يادگيرنده مي تواند بين اعمال متفاوت تمايل قائل شود و حرکت مناسب را انتخاب کند علاوه بر اين در انجام بعضي اعمال هم شروع به کسب مهارت مي کند .

سطح سومدقت است . در اين مرحله ميزان مهارت و کارآئي شخص زياد تر مي شود و مي تواند يک عمل معين را به طور دقيق انجام مدهد .

سطح چهارممهارت است که اصولاً عبارت است از يک نوع همگاني بين گروهي از اعمال است که در نتيجه يک تسلسل مناسب (ثبوت داخلي) بوجود مي آيد .

سطح پنجمعادي شدن است . يعني يک يا چند مهارت به صورت غريزي در بيايد در اين هنگام مهارت در اجراي يک عمل به بالاترين حد خود مي رسد در حاليکه براي انجام عمل کمترين ميزان انرژي مصرف مي شود .

حيطه مهارتهاي ذهني (شناختي)

اولين سطحدر اين تقسيم بندي دانش است . دانش عبارتست از يادآوري مسائل اختصاصي و کلي روشها و فرآيندها و يا به خاطر سپردن چگونگي ساختمان و موقعيت هدفهايي که تاکيد بر به خاطر سپردن حقايق ، اصول ، فرآيندها و الگوها در زمينه هاي مختلف داشته باشند به اين سطح از رده بندي مربوط مي شوند .

دومين سطحدر اين تقسيم بندي تفهيم است،تفهيم عبارت است از دستيابي به معني درست مباحث و بيان آن معني در قالبي ديگر، تجديد سازمان مطالب به صورت خلاصه بدون اينکه در معني آن تغييري ايجاد و يا قياسي گيري انجام شود.

سومين سطحدر اين تقسيم بندي کاربرد يا استفاده از اصول ، روش و نظريات کلي در حالات و شرايط جديد مي باشد .

چهارمين سطحدر اين تقسيم بندي تحليل است . اين سطح به طور کلي عبارت است از تجزيه مسائل به اجزاي ساختماني آن و جستجوي ارتباطي و چگونگي سازماني اين اجزا

پنجمين سطحدر اين تقسيم بندي آمبختن است . آميختن عبارت است از توانايي ترکيب اجزا با يکديگر به نحوي که يک کل کامل بوجود آيد .

آخرين سطح در اين تقسيم بندي ارزشيابي است ، معني اين واژه عبارت است از« داوري درباره ارزش عقايد ، کارها ، راه حلها ، روشها ، مواد و غير براي منظور هاي خاص ».

منبع : راهنماي آموزش براي تعليم بهداشت کاران تاليف دکتر کيلبرت ترجمه دکتر کيومرث ناصري – دکتر فريدون ارفع